در ادامه مطلب می توانید تکه هایی از ابتدای این پایان نامه را بخوانید
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد ارسنجان
دانشکده علوم انسانی، گروه روانشناسی
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A.)
گرایش: صنعتی و سازمانی
عنوان:
مدل رضایت شغلی براساس مولفه های فرسودگی شغلی و تعارض کار – خانواده
در زنان شاغل دانشگاههای شهریاسوج
استاد راهنما :
دکتر پرویز ساکتی
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی مدل رضایت شغلی براساس موضوع فرسودگی در زنان شاغل دانشگاهایش شهر یاسوج بوده است . جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان شاغل دانشگاه یاسوج به تعداد 260نفر بوده است . حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان کرجسی1 به تعداد 155 نفر به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیده.روش پژوهش به شیوه توصیفی (همبستگی) انجام شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استاندارد شده رضایت شغلی فیلدروث2 (1951)، فرسودگی شغلی پرسشنامه مزلچ3 (1986) تعارض کار – خانواده پرسشنامه کارلسون4 و همکاران(2000) به ترتیب در جهت سنجش استفاده گردید.جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین ،درصد فراوانی ،انحراف معیار ) آمار استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری )و نرم افزار spssاستفاده گردید. نتایج بدست آمده حاکی از این است که بین فرسودگی شغلی و تعارض کار – خانواده با رضایت شغلی مرتبط ، رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین مؤلفه های فرسودگی شغلی در مقایسه با مولفه های تعارض کار – خانواده توانایی بیشتری برای پیش بینی تغییرات رضایت شغلی دارند.
کلمات کلیدی: رضایت شغلی، فرسودگی شغلی، تعارض کار –خانواده ، زنان شاغل
فصل اول
مقدمه
انسان از دیر باز برای تأمین معیشت و توسعه رفاه فردی و اجتماعی خویش به کار و تلاش جسمی، فکری و اجتماعی مشغول بوده است . در این راستا با گذشت زمان بر پیچیدگی های عرصه کار و تولید افزوده شده و ضرورت تقسیم کار در همه شئون اجتماعی حس شده است. به عبارتی، با رشد و توسعه فن آوری های علمی – صنعتی و خدماتی، تغییر ات بزرگی درعرصه های زندگی بشری رخ داده است . با بروز این تغییرات، ضرورت سازگاری و انطباق آدمی بیش از پیش احساس شده و بشر با اتکا به هوشمندی خویش به تقسیم کار درعرصه های مختلف روی آورده است تا با تخصصی کردن کارها، بازده های تولیدی و خدماتی افزایش یابد. با این حال، آدمی برای انطباق با موقعیت های نوین کاری و شغلی به توانمندی های بیشتری نیازمند بوده تا بتواند پاسخهای مناسب و سالم به درخواست نوین صنعت و مدرنیته ارائه کند چرا که این درخواستها، فشارهای روزافزونی در محیطهای کاری برکارگزاران وارد نموده و سلامت ایشان را تهدید می نماید(تسای[1]، 2003) .
کار برای انسان درآمد می آورد تا کالاهای اساسی لازم برای بقا و راحتی خودش را تهیه نماید؛ همچنین کار موجب فعالیت ذهنی و فیزیکی هدفمند می شود، عزت نفس و احساس رقابت را افزایش می دهد و در نهایت برخی از نیازهای اجتماعی را از طریق فراهم آوردن فرصت هایی برای ارتباط اجتماعی برآورده می سازد (بیچ، برنز و شفیلد[2]،198