این تحقیق نشان می دهد که این واژه، رمزی و عرفانی بوده و دلایل متعددی در اهمیّت و توجّه به این عملکرد ( خاموشی)، مطرح شده که دلایل اجتماعی، معایب و نقایص موجود در گفتار و فضایل و ویژگی ها و نتایج حاصل از خاموشی، از مهمترین آنهاست.
واژه های کلیدی: خاموشی، مولوی، غزل، شمس تبریزی
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : کلیات
1-1: درآمد 2
1-2: بیان مسئله 2
1-3: اهمیت پژوهش 3
1-4: پرسش های پژوهش 3
1-5: پیشینه ی پژوهش 3
1-6: فرضیه های پژوهش 4
1-7: هدف های پژوهش 4
1-8: روش پژوهش 5
فصل دوم: تحلیلی بر زندگی مولوی و خاندان بهاءولد ( اوضاع سیاسی …. و اجتماعی)
2-1: در آمد 7
2-2: اوضاع سیاسی ایران با غلبه ی سلجوقیان(431ق) 7
2-2-1: سلاجقه و تصوف 9
2-2-2-: خانقانها، کرسی سیاسی 11
2-2-3: سلاجقه، سیاست مذهبی و خلفا 13
2-2-4: وضع علوم در عصر سلجوقی 15
2-2-4-1: علوم شرعی 15
2-2-4-2: علوم عقلی 16
2-2-4-3: علوم ادبی 17
2-2-5: زبان فارسی، زبان رسمی سلجوقیان 17
2-2-6: سلاجقه ی روم( آسیای صغیر) 18
2-2-7: عوامل زوال و سقوط سلاجقه 19
2-3: مغولان و انقراض خوارزمشاهیان 20
2-4: بهاء ولد 22
2-4-1: معارف( فواید والد) 25
2-5: زندگی نامه ی مولوی 27
2-5-1: مولوی جانشین بهاءولد و برهان الدین 28
2-5-2: شمس تبریزی 33
2-5-3: عصر شمس و تصوّف 36
2-5-4: دیدار شمس و مولانا 40
2-5-5: انقلاب روحی مولانا 43
2-5-6: قریحه ی شعر و سخن پردازی در مولانا 44
2-5-7: مولانا و انگیزه ی شاعری 47
2-5-8: موعظه و تحقیق در شعر 48
2-5-10: تأثیر قدما بر شعر مولانا 52
2-5-11: آگاهی در شعر مولانا 54
2-5-12: مولانای عارف و شمس مخاطب گزین 55
2-5-13: عشق دو جانبه ی مولانا و شمس 57
2-5-14: سماع و مولانا 59
2-5-15: علم از دیدگاه مولانا 62
2-5-16: خلفای مولانا 65
2-5-16-1: صلاح الدین فریدون قونوی ( زرکوب) 65
2-5-16-2: حسام الدین چلبی 68
2-5-16-3: سلطان ولد 71
2-5-17: معاصران و قدرتمندان عصر مولانا 73
2-5-18: پایان زندگی مولانا 74
فصل سوم: بررسی واژه ی «خاموش» در جایگاه تخلّص در دیوان شمس
3-1: درآمد 77
3-2: تخلّص در لغت نامه ها 77
3-2-1: لغت نامه ی دهخدا 77
3-2-2: فرهنگ معین 78
3-2-3: فرهنگ عمید 78
3-3: تخلّص در قصیده 78
3-4: تخلّص در غزل 79
3-5: هدف از کاربرد تخلّص 79
3-6: چگونگی انتخاب تخلّص 80
3-7: یک شاعر با دو تخلّص 80
3-8: تخلّص در شعر مولوی 81
3-8-1: دیدگاه اول: «خاموش» تخلّص مولوی 81
3-8-1-1: دکتر شفیعی کدکنی 82
3-8-1-2: دکتر عبدالحسین زرین کوب 82
3-8-1-3: استاد بدیع الزمان فروزانفر 82
3-8-1-4: علی دشتی 83
3-8-1-5: دکتر عباس کی منش 83
3-8-1-6: لغت نامه ی دهخدا 83
3-8-2: ( دیدگاه دوم):«خاموش»تخلّص مولوی نیست 83
3-8-2-1: دکتر قدمعلی سرامی 83
3-8-2-2: دکتر ذبیح الله صفا 85
فصل چهارم
4-1درآمد 87
4-2خاموش و تعابیر گوناگون آن 87
4-2-1اَخرس 87
4-2-2اسب سخن نراندن 87
4-2-5 الکن 88
4-2-4بس کردن 88
4-2-5بستن راه گفتار 89
4-2-6بیزاری از زبان 89
4-2-7بی زبان بودن 89
4-2-8 بی سخنی 90
4-2-9ترک زبان 90
4-2-10تن زدن 90
4-2-11توبه زگفتار 91
4-2-12چنگ از گفت برداشتن 91
4-2-13خشک آوردن 91
4-2-14دست بر لب نهادن 91
4-2-15دم مزن 92
4-2-16دم در کش 92
4-2-17دهان بستن 92
4-2-18زبان دادن 93
4-2-19زبان در کشیدن 93
4-2-20زبان بستن 93
4-2-21سخن رها کردن 94
4-2-22سخن نهان داشتن 94
4-2-23سکوت 94
4-2-24قفل بر دهان 95
4-2-25کوته کن سخن را 95
4-2-26کوتاه کن دم 95
4-2-27گریز از سخن 95
4-2-28گفت بی گفتن 95
2-2-29کم زنی 96
4-2-30لال 96
4-2-31محو شدن گفتار 96
4-2-31محو شدن گفتار 96
4-2-32مگو سخن 96
4-2-33مُهر بر زبان 96
4-2-34مُهر بر لب 97
4-2-35نفس نزدن 97
2-2-36آسمان 97
4-2-37آینه 97
4-2-38بوبکر ربابی 99
4-2-39پری و فرشتگان 99
4-2-40ترازو 100
4-2-41جان و روح 100
4-2-42چمن 101
2-2-43خاک 101
4-2-44دریا 102
4-2-45ذره 103
4-2-46زر 103
4-2-47سوسن 104
4-2-48شطرنج 106
4-2-49صدف 106
4-2-50عصا 107
4-2-51عالم 107
4-2-52غنچه 107
4-2-53ماهی 109
4-2-54مریم 110
4-3 متناقض نماهای خاموشی 112
4-3-1 خامش نالان 112
4-3-2خموش پر سخن 112
4-3-3خاموش گویا 112
4-3-4خامش گویا 113
4-3-5 خموش گویا 113
4-3-6غوغا در خموشی 113
4-3-7فریاد در خاموشی 113
4-3-8 گفت بی زبان 113
4-3-9 گفت بی گفتار 114
4-3-10 گویای بی گفتار 114
4-3-11گویای بی زبان 114
4-3-12گویای خمش 114
4-3-13 ناطق اخرس 114
4-3-14ناطق بی زبان 114
4-3-15 نعره در خاموشی 115
4-5 مفاهیم و دلایل کاربرد واژه خاموش 115
4-5-1 خاموش 116
4-5-2 خاموشان 116
4-5-3 صابران 116
4-5-4 عارفان 117
4-5-5 مردگان 117
4-5-6 مستان 118
4-5 -7خاموشی زبان است 119
4-5-8نامهای زبان خاموشی 120
4-5-9زبان بی زبانی 121
4-5-10زبان حال 122
4-5-11زبان معنوی 124
4-5-12معایب گفتار و لزوم خاموشی 124
4-5-13گفتار و افشای راز 124
4-5-14پرگویی و بیهوده گویی در گفتار 125
4-5-15گفتار تنگناست 126
4-5-16گفتار و جاه طلبی 126
4-5-17گفتار حجاب درک حقایق 126
4-5-18خطا در گفتار 128
4-5-19گفتار رسم کهنه 128
4-5-19زیان و خسران در گفتار 128
4-5-20شک وتردید در گفتار 129
4-5-21شوم و نامبارک بودن گفتار 130
4-5-22غدر و حیله در گفتار 130
4-5-23کبر و خودبینی در گفتار 131
4-5-24ملال و خستگی در گفتار 131
4-5-25ناتوانی الفاظ در بیان معانی 133
4-5-26کتمان اسرار 135
4-5-27خاموشی از «اسرار و رازها» 136
4-5-28خاموشی از «بیان» 137
4-5-29خاموشی از «حرف یا سخن عشق 139
4-5-30خاموشی از «گفتنی ها 140
4-5-31خاموشی از «نکته ها 141
4-5-32بیم جان 143
4-5-33جلوگیری از فتنه آشوب 145
4-5-34حفظ اسرار از اغیار و نامحرمان و صاحبان غرض 147
4-5-35کژ فهمی و ناتوانی مخاطب در درک حقیقت 151
4-5-36ترس از خیرگی اذهان 154
4-5-37تحسین خلق و خاموشی 154
4-5-38خاموشی و مبارزه 155
4-5-39ناچاری و خاموشی 156
4-5-40خاموشی فن و تکنیک 156
4-5-41خاموشی ، فرمان عشق 156
4-5-42کم آزاری در خاموشی 157
4-5-43خاموشی گویا تر از گفتار 157
4-5-44سخن بسیار در خموشی 160
4-5-45جان و خاموشی 162
4-5-46خاموشی در محضر جانان 163
4-5-47خاموشی از وصف جانان 165
4-5-48خاموشی و ثنای جانان 167
4-5-49حقیقت در خاموشی 168
4-5-50خاموشی و اظهار حقایق 168
4-5-51خاموشی، کیمیا 169
4-5-52برهان در خاموشی 169
4-5-53پیام در خاموشی 170
4-5-54جمعیت خاطر در خموشی 171
4-5-55کمال در خاموشی 171
4-5-56مراقبه و خاموشی 173
4-5-57خامشی و جاودانگی 173
4-5-58آگاهی و بصیرت در خاموشی 175
4-5-59ادب در خاموشی 177
4-5-60تسلیم و خاموشی 178
4-5-61حیرانی و خاموشی 180
4-5-62اعتماد در خاموشی 181
4-5-63خاموشی و فخر 181
4-5-64صبر و خاموشی 182
4-5-64خاموشی پاسخ احمق و نادان 184
4-5-65غیرت و خاموشی 184
4-5-66نور خاموشی 185
4-5-67خاموشی، درمان 186
4-5-68خاموشی و شادی 187
4-5-69خاموشی قابل مدح مدح و ستایش 187
4-5-70عزت در خاموشی 188
4-5-71خاموشی جان افزاست 188
4-5-72خاموشی و ستاری 188
4-5-73خاموشی تلخ و ناگوار 189
4-5-74خاموشی و تأثیر گذاری 189
4-5-75خاموشی معجزه آفرین 189
4-5-76بی نیاز در خاموشی 190
4-5-77هنر در خاموشی 190
4-5-78خاموشی ابداع و نوآوری 190
4-5-79خاموشی و عصمت 191
4-5-80حضور در خاموشی 191
4-5-81یکرنگی در خاموشی 191
4-5-82فتح و فرج در خاموشی 192
4-6نتایج خاموشی 192
فصل پنجم: نتیجه گیری
نتیجه گیری 195
کتابنامه 199
چکیده انگلیسی 204
1 درآمد
در گنجینههای ادبیّات هر ملتی آثار بزرگی وجود دارد که آیینه ی اندیشه آن ملت است. از این دیدگاه، آثار عرفانی و مخصوصاً غزل عارفانه، به سبب راز و رمزهای نهفته در آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این زمینه «مولوی» شاعری تواناست. اندیشههای او در آثارش و از جمله، غزلیّاتش، تحت عنوان «دیوان کبیر» متبلور و آشکار است.
از آنجا که هر علم و فنّی ناگزیر برای خود یک سلسله اصطلاحات یا «ترمینولوژی»
( Terminology)خاص دارد، ناچار در هر علمی الفاظ خاص با معانی خاصِّ قرار دادی، میان اهل آن فن هستند، مصطلح میشود که انسان نیز از این اصل استثنا نیست . بنابراین درک این آثار، منوط به آگاهی از آن اصطلاحات است.
اصرار عرفا، همیشه بر این است که، افراد غیر وارد طریقت، از مقاصد آنها آگاه نگردند لذا، در مکتوم نگهداشتن مقاصد خود، تعمّد دارند . به همین دلیل اصطلاحات عرفا، علاوه بر جنبه اصطلاح، جنبه رمزی و نمادین نیز دارند.
نظر به کاربرد قابل توجه واژه «خاموش» که در مجموعه ی غزلیّات مولوی، زمینه ی تأمّل، پیرامون آن را فراهم میسازد، در این پژوهش، سعی شده که مفاهیم مختلف این واژه، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
1-2: بیان مسئله
اشعار مولانا گذشته از عمق معانی و انبوهی مفاهیم، از حیث تصویر سازیهای بدیع و تسلّط شبه نا پذیر بر لغت، میتواند رمزی و سمبولیک باشد. « خاموش» نیز همچون سایر واژههای رمزی در دیوان کبیر، دارای ابعاد رازآمیز است که اهداف متفاوت کاربردی آن، در این اثر عرفانی، قابل تأمّل است. در این پژوهش که عنوان آن «تحلیل و بررسی واژه خاموش در دیوان مولانا» است، یافتن این اهداف و معانی، مدّنظر بوده است.
جهت بررسی دقیقتر مفاهیم رمزی این واژه، از دیدگاه اجتماعی، ابتدا، تحقیقی پیرامون اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر مولانا و خاندانش انجام شده سپس، بررسی معانی مختلف این واژه و اهداف کاربردی آن مورد پژوهش قرار گرفته است.
1-3 اهمیت پژوهش
با توجه به جنبههای رمزی واژهها در آثار عرفانی، هدف و اهمّیّت کاربرد آنها را آشکار میسازد و ما را در برقراری ارتباط و درک مفاهیم عمیق و واقعی آنها، یاری میکند. علاوه بر آن، این معنی را بر ما روشن میسازد که عرفا، بیشتر، از واژههای متداول و معمول زبان استفاده نموده و برای همان واژهها، معانی تازه، دست کردهاند ، به زبان دیگر اینکه، سخنان آنان دوپهلوست و دارای ظاهر و باطن است و در عین حال این زبان، در بیان اسرار پیچیده ی عرفانی تواناست.
«دیوان کبیر» نیز از این دیدگاه، یک اثر عرفانی با دیدگاه عرفانی و اصطلاحات خاصّ آن است.
1-4 پرسشهای پژوهش