گرایش مشاوره
عنوان:
اثر بخشی آموزش مشاوره گروهی مهارت حل مسئله بر کاهش میزان عود افراد وابسته به مواد
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
1-1-مقدمه:
اعتیاد به مواد مخدر[1] به عنوان یک ” مشکل اجتماعی ” یک پدیده استعماری است که سبب ساز زمینه های ناسالم اجتماعی،اقتصادی ،فرهنگی، شخصیتی و تربیتی می باشد. امروزه وسعت این معضل در جهان چنان گسترده است که میلیونها نفر به آن مبتلا هستند .بدون تردید مصرف بی رویه وروز افزون مواد مخدر به عنوان یکی از بزرگترین مشکلات قرن حاضر تلقی می گردد. یکی از علل مهم گسترش روز افزون اعتیاد، سود جویی از آن می باشد که سوداگران مرگ از نا آگاهی و مشکلات گوناگون جوانان وخانواده ها برای رونق گرفتن بازارهای خود استفاده می کنند و به شیوه های مختلف قربانیان بیشتری را در دام مخوف اعتیاد گرفتار می سازند (اقلیما،1386).
شیوع روزافزون سوءاستفاده از موادافیونی خانواده ها ی بسیاری رادرگیر خود ساخته است. برای پیشگیری از اعتیاد کارگاه وهمایش های علمی متعددی تشکیل می گردد هدف از این برنامه ها ،افزایش سطح آگاهی عموم مردم بویژه افرادوابسته به موادو خانواده های آنان در مورد شناخت بیماری اعتیادوراههای درمان آن می باشد ،لازم است در مانگران مراکز سم زدائی در کنار
برنامه های درمانی خود از جمله برگذاری کلاس های آموزشی گروهی و فردی ،آموزش مهارت های زندگی بویژه مهارت حل مسأله[2] رابکار گرفته تا احتمال باز گشت مجددمصرف مواد مخدر کاهش یابد (نریمانی، 1385).
مورینو پیشگام نهضت گروه درمانی می گوید: مردم در گروه بیمار می شوند پس چرا در گروه درمان نشوند (گیبسون ومیشل،ترجمه: ثنایی،1380).
گروه درمانی باعث افزایش سطح آگاهی بیمار نسبت به لغزش ها ،توانایی ها، ماهیت فردی ،اجتماعی ،مسایل متعدد روزمره زندگی و همچنین ترک مواد می شود در گروه درمانی به فرد معتاد کمک می شود که با مسایل و مشکلات یکدیگر آشنا شوند و در حل مشکلات یکدیگر از تجربیات و راه حل هایی که قبلاً توسط روانشناس مرکز آموزش مهارت حل مسأله ارائه شده استفاده نمایند (سموعی ،1386).
1-2-بیان مسأله:
مصرف مواد مخدر از جمله بارز ترین آسیبهای اجتماعی است که می تواند بنیان فرهنگی –اجتماعی یک کشور را سست نماید. بر هیچ کس پوشیده نیست که گسترش این روند تیشه به ریشه بنیادها ی اخلاقی ،اقتصادی و اجتماعی یک جامعه می زند و آن را از درون دچار فسادو در نهایت به انحطاط می کشد.این مشکل امروزه آنچنان خود نمایی می کند که هیچ کشوری نمی تواند خود را کاملاً از آن مصون نمایند (مناجاتی وفرنام، 1382).
درمانهای منطقی هیجانی و واقعیت درمانی برای ایجاد تغییرات پایدار موثر است و مهمتر از همه تغییراتی است که با تکنیک های مختلف در سبک زندگی معتادین داده می شود. از مهمترین این تکنیک ها و یا مهارتها ،مهارت حل مسئله است که به عنوان اقدامی اساسی در خصوص درمان معتادین باید انجام گیرد (کاستل وکراگ[3] ، 2000).
همچنین مارلات[4](1986) معتقد است اغلب عودهای معتادین زمانی اتفاق می افتد که اعتماد به نفس فرد معتاد پایین می آید و قادر به استفاده از مهارتهای مقابله ای از جمله قادر به کنترل خشم خود نمی باشد.
بوتوین و همکاران[5](1998) معتقدندبرنامه آموزش مهارت حل مسأله برای پیشگیری از سوء مصرف الکل و مواد اعتیادآور موثر می باشد .
قابل ذکر است ،یکی از شیوه های موثر ترک افراد وابسته به مواد، شرکت در گروه درمانی است که شامل آموزش راهبرد های به کار گیری یک زندگی با ثبات بدون مصرف مواد و افزایش آگاهی در زمینه عوامل فیزیکی و روانی شروع کننده و در نهایت سازگاری لازم جهت بر خورد مناسب با آنها را ممکن می سازد (طوسی، 1379).
در جلسات متعدد گروه درمانی پیشنهادات و آموزش های لازم جهت مصرف نکردن ،پاکی از مواد مخدر، آموزش مهارتهای زندگی و برنامه ها ی ساختار یافته روزانه صحبت می شود و رفتار ها ،نگرشها و احساسات معتاد توسط خود بیمار ارزیابی می شود و توانایی های فرد را برای شناخت و تجزیه و تحلیل اعمال خود توسعه می دهند ( مناجاتی وفرنام،1384 ).
در گروه درمانی به افراد وابسته به مواد کمک می شود که با مسائل و مشکلات یکدیگر آشنا شوند و در حل مشکلات مشابه از تجربیات و راه حل های مناسب یکدیگر استفاده نمایند .در جلسات گروه درمانی وجود و نقش افرادی که قبلاً معتاد بودند در ارشاد و راهنمایی سایر افراد وابسته به مواداز اهمیت خاصی بر خوردار است و در برخی از موارد حتی بیش از یک پزشک و پرستار مربوطه می توانند به افراد وابسته به مواد کمک کنند(سموعی، 1386).
با توجه به تحقیقات انجام شده فوق الذکر می توان بین میزان آموزش مهارت حل مسئله افراد وابسته به مواد و بازگشت آنها به مصرف مجدد و پرخاشگری ارتباط بر قرار کرد و می توان گفت افراد ی که از این مهارت بهرمندند کمتر دچار لغزش و یا عود خواهند شد.بنابراین این پژوهش در پاسخ به این سئوال است که آیا کسانی که توانایی مهارت حل مسئله را کسب کرده اند کمتر دچار عود و پر خاشگری می شوند ؟
1-3-اهمیت وضرورت پژوهش:
1-3-1-اهمیت نظری :
آموزش مهارت حل مسئله وتاثیر آن در پیشگیری از عود افراد وابسته به مواد در چنددهه اخیر توجه بسیاری از روانشناسان و محققانی که در خصوص در مان اعتیاد فعالیت دارند را به خود جلب کرده است .
یکی از بزرگترین موضوعاتی که می تواند یک فرد وابسته به مواد را در برابر پیشنهادات دیگران برای میل به مصرف مجدد مصون سازی نماید افزایش میزان بصیرت و آگاهی وی از مهارتهای حل مسئله است.
مواردکاربردی آموزش مهارت حل مسئله شامل مهارتهای لازم برای شناسایی مشکل ، جستجوی اطلاعات ، ارائه راه حل ها در مورد مشکل ، ارزیابی و تحلیل آن ، اجرای راه حل نهایی ، تبیین هدف ،کاهش و کنترل پر خاشگری ، مدیریت زمان ، تفکر انتقادی و حل مسئله است(پاپیری،1380).
کنار آمدن با فشارهاومشکلات زندگی و انتخاب بهترین راه حل در افراد معتاد از جمله مزایای آموزش مهارت حل مسئله است و همواره بخشی از درمان رابه خود اختصاص
می دهد.درابتدای مصرف درافراد وابسته به مواد، تعارض ها جلوه چندانی ندارند اما با افزایش میزان مصرف و گذشت زمان دشواریها ی از جمله کشمکش های درونی و محیطی ،خرابکاری ، بی نظمی ،ضرب و شتم، در گیری با خانواده و همکاران وبکار گیری پاسخ های غیر منطقی و پر خاشگرانه از خود بروز می دهند. بنابراین آموزش مهارت حل مسئله در کاهش عود و پرخاشگری ازاهمیت ویژه ای برخوردار است( فرنام ومناجاتی،1384 ).
برنامه آموزش مهارتهای زندگی از جمله مهارت قاطعیت، مهارت حل مسئله ، کنترل خشم و استرس از موثر ترین شیوه های پیشگیری از سوء مصرف مواد دربین دانش آموزان می باشد (طارمیان،1378).
1-3-2-اهمیت عملی :
آموزش مهارت حل مسئله علاوه بر اینکه درحوزه های سلامت و بالینی مطرح است در سطوح مختلف از جمله پیشگیری از اعتیاد هم کاربرد فراوانی داردهمچنین به عنوان بخشی از آموزش مهارتها در بین جوانان و یا افرادی که شانس ابتلاءشان به اعتیاد زیاد تر است می تواند موثر واقع شود.
در پیشگیری اولیه به نوجوانان یا افراد سالم می توان آموزش داد تا بتوانند در مقابل مشکلات به شناسایی مشکل ،جستجوی اطلاعات ،ارائه راه حل ها در مورد مشکل ،ارزیابی و تحلیل آن و اجرای راه حل نهایی بپردازند و در نهایت از بهداشت روانی بیشتری بر خوردار شوند و آسیب پذیری شان کمتر گردد .
در سطح دیگر ی از پیشگیری وقتی فرد وابسته به مواد افیونی از مواد باز گرفته شد بر خورداری از مهارتهایی از جمله آموزش مهارت های ارتباطی و مهارت حل مسئله و مهارت کنترل خشم با هدف کاهش انگیزه در گرایش به سمت مواد و کاهش میزان آسیب پذیری فرد در تعاملات اجتماعی و ارتباطات بین فردی به عنوان یک روش موثر بکار گرفته خواهد شد .
در کلینیک های مشاوره ،بیمارستان های روان پزشکی و در گروه درمانی می توان از آموزش مهارت حل مسئله استفاده نمود. همچنین در درمان اختلالات اضطرابی و پر خاشگری ،افزایش اعتماد به نفس و درمان اختلالات خلقی و مشکلات زناشوئی و زوج درمانی نیز آن را به کار گرفت .
با توجه به اینکه پژوهش فوق در خصوص افراد وابسته به موادمی باشد نتایج این پژوهش می تواند مورد استفاده در مراکز تحقیقاتی در زمینه اعتیاد و موسسات درمانی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی ،سازمان بهزیستی و مراکز خودمعرف بهزیستی و همچنین در آموزش و پرورش مورد استفاده و به کار گرفته شود .
1-4-اهداف پژوهش:
1-4-1-اهداف کلی :
1-تعیین اثر بخشی آموزش مشاوره گروهی مهارت حل مسئله بر کاهش میزان عود افراد وابسته به مواد
2-تعیین اثر بخشی آموزش مشاوره گروهی مهارت حل مسئله بر کاهش میزان پرخاشگری افراد وابسته به مواد
1-4-2-اهداف جزئی:
1-تعیین اثر بخشی آموزش مشاوره گروهی مهارت حل مسئله بر کاهش میزان خشم و عصبانیت افراد وابسته به مواد
2- تعیین اثر بخشی آموزش مشاوره گروهی مهارت حل مسئله بر کاهش میزان تهاجم و توهین افراد وابسته به مواد
3- تعیین اثر بخشی آموزش مشاوره گروهی مهارت حل مسئله بر کاهش میزان لجاجت و کینه توزی افراد وابسته به مواد
1-5-فرضیات پژوهش:
1-5-1-فرضیات کلی :
1-آموزش مشاوره گروهی مهارت حل مسئله بر کاهش میزان عود افراد وابسته به مواد تاثیر دارد .
2-آموزش مشاوره گروهی مهارت حل مسئله بر کاهش میزان پر خاشگری افراد وابسته به مواد تاثیر دارد.
1-5-2-فرضیات جزئی :
1-آموزش مشاوره گروهی مهارت حل مسئله بر کاهش میزان خشم و عصبانیت افراد وابسته به مواد تاثیر دارد.
2-آموزش مشاوره گروهی مهارت حل مسئله بر کاهش میزان تهاجم و توهین افراد وابسته به مواد تاثیر دارد.
3-آموزش مشاوره گروهی مهارت حل مسئله بر کاهش میزان لجاجت و کینه توزی افراد وابسته به مواد تاثیر دارد.
1-6-تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها
1-6-1- تعریف نظری مشاوره گروهی حل مسئله:
مهارت حل مسئله فرایند تفکر منطقی و منظمی است که به فرد کمک می کند تا هنگام رویا رویی با مشکلات ،راه حل های متعدد راجستجو کند و سپس بهترین راه حل را انتخاب نمایند(کلینکه، ترجمه: محمد خانی،1381 ).
1-6-2-تعریف عملیاتی مشاوره گروهی حل مسئله :
آموزش مهارت حل مسئله طی یک دوره سه ماه نیمه برای گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90دقیقه ای هفته ای یکبار تشکیل گردید .
آموزش دارای چندین مرحله می باشد : جهت گیری کلی نسبت به مسئله، شناسایی کامل مشکل، به دست آوردن راه حل هایی متعدد ،ارزیابی راه حل ها ،اجرای راه حل ها و باز بینی
1-6-3-تعریف نظری پرخاشگری:
پرخاشگری[6] پرشورترین واکنش هیجانی است که فردراقوی تر و نیرومندتر می سازد. انسانها را نسبت به بی عدالتی های دیگران حساس تر می سازدوباعث میشود که آنها برای تلافی کردن ممانعت ، دخالت یا انتقاددست به مبارزه بزنند. این جمله میتواند کلامی یا غیرکلامی ، مستقیم ویاغیرمستقیم باشد (میز[7] وهمکاران، 2000).
1-6-4- تعریف عملیاتی پر خاشگری :
میزان پر خاشگری نمره ای که فرد از پرسشنامه پر خاشگری[8] AGQ (1979 ) به دست می آورد و کسانی که نمره بیشترو بالا تر از میانگین 5/42کسب می کنند،میزان پر خاشگری آنها به مراتب بیشتر است .
1-6-4-1-تعریف نظری خشم وعصبانیت:
خشم وعصبانیت[9] یکی از هیجان های پیچیده انسان و واکنشی متداول نسبت به ناکامی و بدرفتاری می باشند ،خشم وعصبانیت اگرچه بخشی از زندگی می باشندولی ما را از رسیدن به اهداف خود بازمی دارند(عزیزی،1386).
1-6-4-2- تعریف عملیاتی خشم وعصبانیت:
میزان خشم وعصبانیت نمره ای که فرد از پرسشنامه پر خاشگری AGQ (1979 ) به دست می آورد، ماده های 1تا14 این پرسشنامه مربوط به خشم وعصبانیت می باشد.
1-6-4-3-تعریف نظری تهاجم وتوهین:
تهاجم وتوهین[10] نوعی از هیجان های پیچیده انسان می باشند که برای مقابله ومعارضه با عوامل تهیه کننده منافع ومصالح افراد یک حالت تعارضی در وی پدید می آورند معمولا در کتب کلاسیک تهاجم وتوهین رابه دوگروه تقسیم می کنند:گروه اول مبنای بیولوژیکی وفطری دارند وگروه دوم مبنای فعل وانفعالات روانی در نتیجه محرومیت وناکامی تظاهر می کنند.(احدی ،1386).
1-6-4-4-تعریف عملیاتی تهاجم وتوهین:
میزان تهاجم وتوهین نمره ای که فرد از پرسشنامه پر خاشگری AGQ(1979 ) به دست می آورد، ماده های15 تا 22 این پرسشنامه مربوط به تهاجم وتوهین می باشد.
1-6-4-5-تعریف نظری لجاجت وکینه توزی:
ازجمله خصوصیات و صفات زشت و رذایل اخلاقی در انسانها لجاجت وکینه توزی[11] می با شد لجاجت یعنی پافشاری و سرسختی و اصرار بر امری و یا کاری و یا خواسته ای بدون در نظر گرفتن خوب یا بد آن وکینه توزی احساسی است که ریشه و خاستگاه آن احساس کمبود در خود از وجود نعمتی در دیگر است. به این معنا که شخص با توجه به وجود نعمتی در دیگری و فقدان آن در خود ، احساس می کند که چیزی از دیگری کم دارد. همین احساس کمبود موجب می شود تا نسبت به نعمت هایی که دیگری از آن برخوردار می باشد دچار رنجش وکینه توزی گردد(اکرمی ،1388).
1-6-4-6-تعریف عملیاتی لجاجت وکینه توزی:
میزان لجاجت وکینه توزی نمره ای که فرد از پرسشنامه پر خاشگری AGQ (1979 ) به دست می آورد، ماده های23 تا 30 این پرسشنامه مربوط به لجاجت وکینه توزی می باشد.