اهمیت وضرورت پژوهش……………………………………………………………………………………………………………5
اهداف تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………….7
سوال اصلی………………………………………………………………………………………………………………………………..7
فرضیات پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………..8
معرفی متغیرها وتعاریف واژه گان…………………………………………………………………………………………………8
روش شناسی پژوهش………………………………………………………………………………………………………………….9
فصل دوم:ادبیات تحقیق
مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………11
شخصیت،خلاقیت…………………………………………………………………………………………………………………….12
خلاقیت چیست……………………………………………………………………………………………………………………….13
زمینه های شخصیتی برای خلاقیت……………………………………………………………………………………………..14
ابعادشخصیت…………………………………………………………………………………………………………………………..14
پرورش خلاقیت سازمان……………………………………………………………………………………………………………16
ایجادجومناسب خلاقیت سازمانی……………………………………………………………………………………………….16
خلاقیت فردی ونوآوری…………………………………………………………………………………………………………….18
موانع خلاقیت………………………………………………………………………………………………………………………….19
دیدگاه تورنس نسبت به آفرینندگی……………………………………………………………………………………………..20
مهارتهای کاری افرادخلاق…………………………………………………………………………………………………………21
مناعت طبع یاعزت نفس……………………………………………………………………………………………………………22
عزت نفس وموفقیت…………………………………………………………………………………………………………………22
خودکنترلی درسازمان………………………………………………………………………………………………………………..25
ماهیت وهدف خودکنترلی………………………………………………………………………………………………………….25
کارکرد کنترل درسازمانهای پیشرفته…………………………………………………………………………………………….27
خودکنترلی………………………………………………………………………………………………………………………………27
نقش کنترل خوددرسازمانها………………………………………………………………………………………………………..28
مزایا ومنابع کنترل درونی وبیرونی……………………………………………………………………………………………….29
ضعف ومحدودیت های کنترل مبتنی برخود…………………………………………………………………………………30
مفهوم خودکارآمدی…………………………………………………………………………………………………………………..31
برداشت انسان ازخودکارآمدی…………………………………………………………………………………………………….31
تاثیرخودکارآمدی برفرایندهای انگیزشی……………………………………………………………………………………….32
باورهای خودکارآمدی……………………………………………………………………………………………………………….33
مفهوم خودکارآمدی وخودنظم بخشی………………………………………………………………………………………….34
داوری درمورد سطح خودکارآمدی……………………………………………………………………………………………..34
تحقیقات انجام شده داخلی………………………………………………………………………………………………………..35
تحقیقات انجام شده خارجی………………………………………………………………………………………………………37
فصل سوم:روش تحقیق
مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………40
نوع روش تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………40
جامعه آماری،نمونه وروش نمونه گیری……………………………………………………………………………………….40
روش گردآوری اطلاعات…………………………………………………………………………………………………………..41
ابزارگردآوری اطلاعات……………………………………………………………………………………………………………..41
روش تجزیه وتحلیل اطلاعات……………………………………………………………………………………………………43
فصل چهارم:تجزیه وتحلیل اطلاعات
مقدمه……………………………………………………………………………………..…………………………………………..45
بررسی فرضیات پژوهش………………………………………………………………………………………………….46
فصل پنجم:جمع بندی ونتیجه گیری
خلاصه یافته های پژوهش………………………………………………………………………………………………………….58
نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………………………………58
پیشنهادات………………………………………………………………………………………………………………………………..62
محدودیت ها…………………………………………………………………………………………………………………………..63
1-1مقدمه
دنیای امروز،دنیای سازمانهاست.درحقیقت سازمانها هستند که رکن اصلی اجتماع کنونی راتشکیل می دهند.دراین سازمانها دوعامل بسیارمهم وحیاتی وجود دارند :یکی مدیرت ،که مهمترین عامل درحیات،رشد،بالندگی ویامرگ سازمانی محسوب می شود،ودیگری انسانها،که گردانندگان اصلی هرنوع سازمانی می باشند.حیات سازمانها ،مستقیما به استفاده موثرازمنابع انسانی بستگی داردکه البته بدون انسان سازمان بی معنی ومدیریت امری موهوم است(حقیقی،رحیمی وهمکاران،1386).ازویژگیهای بارزانسان ومحورحیات او قدرت فکر واندیشه است.انسان درطول زندگی خویش هرگز فارغ ازتفکر واندیشه نبوده وبافکر صحیح توانسته به حل مسائل ومشکلات خویش پرداخته وبه رشد وتعالی نائل گردد.بنابراین تمام موفقیتها وپیشرفتهای انسانی درگرو اندیشه های بارور وپویا وموثراوبه خصوص تفکر خلاق است.توانایی تفکرخلاق نیزموهبتی الهی است که بالقوه درانسان به ودیعه نهاده شده است،اما ظهوروشکوفایی آن مستلزم پرورش است برای هرجامعه ای وجودافراد خلاق اهمیت زیادی دارد،زیرادرجوامع دردوره انتقال وتغییر نیاز مبرمی به راه حلهای خلاق برای مسائل حال وآینده خوددارند.(حسینی،1381ص283).
عزت نفس،خودکنترلی وخودکارآمدی وخلاقیت ازمولفه های مهم شخصیتی افراد هستند که نقش مهم واساسی دررشد وپیشرفت وکارآیی افراد دارند.سازمانها ومحیط کار نیازمند اشخاصی است که بتوانند زمینه لازم جهت رشد وپیشرفت وبالابردن راندمان کاری رافراهم سازند.افرادباداشتن احساس ارزشمند بودن ،قدرت کنترل خود وموقعیت وتوانایی درانجام وظایف گوناگون وبکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یامفهوم جدید می توانند زمینه ساز تغییرات مناسب واثربخش درجهت رشد وبالندگی باشند.مدرسه ازجمله واحدهای سازمانی است که وجود دبیران خلاق ونوآوربرای پیشبرد اهداف سازمانی آنها ازاهمیت خاصی برخورداراست.لذابررسی عواملی که برخلاق ونوآور بودن آنها تاثیرداشته ازاهمیت مضاعفی برخورداراست.لذادراین مطالعه تلاش شده تارابطه بین ابعاد سه گانه شخصیت وخلاقیت درمورد دبیران مدارس متوسطه مورد مطالعه وبررسی قرار گیرد.
2-1.بیان مسئله پژوهش:
در حیطه روانشناسی شخصیت نظریه های گوناگونی مطرح شده است از جمله روان تحلیل گری فروید، پدیدارشناختی راجرز، رفتارگرایی اسکینر، رویکردشناختی جورج کلی و… که هرکدام شخصیت رااز منظری مورد توجه قرارداده اند.
با توجه به تفاوتهای فردی مفاهیم شخصیت نیز متفاوت می باشد. به طور کلی شخصیت را می توان به عنوان مجموعه ای از ویژگیهای نسبتا پایدار شناختی و بی همتا تعریف کرد که در موقیعتهای مختلف تغییر می کند. اغلب مردم شخصیت هر فرد را با رعایت عاملهایی مانند اصول اخلاقی سطح فهم اطلاعات آراستگی و ویژگیهای زیستی ،روانی وجسمی می سنجند.هویت اجتماعی وشخصیت هر فردی درجامعه به تدریج تکوین می یابد رشد می کند ودر طی زمان در محیط فرهنگی اجتماعی و زیستی تحقق می یابد.هر فردی در جریان عمل متقابل با دیگران دارای شخصیت می شود و عکس العملهای دیگران به نسبت کارهایی که فرد می کند پیوسته بر پرورش شخصیت اثر می گذارد.(شولتز1388 ).
تصورات ونگرشهای شخصی نقش زیادی در زندگی فرد دارند. این تصو رات می تواند مر بوط به مو قعیتهای درونی یا بیرونی با شد . تصو رات بر اساس باز خوردی که از نظر دیگران به دست می آید تشکیل شود. بنابرین شخص خوصیات خود را به گونه ای درک می کند که دیگران آن خصوصیا ت را به وی نسبت می دهند .مثلا عزت نفس بر اثر انعکاس ارزیابی دیگران به وجود می آید و در شخص درونی می شود .خود یا خو یشتن کا نون ضمیر خود اگاهی فرد است آگاهی از خو یشتن دلالت بر خودپندار دارد و شناخت شامل هر نوع اگاهی نظر و باور نسبت به محیط فرد یا رفتار او می باشد .(کریتنر 1389 )
عزت نفس قضاوت و رای شخص در رابطه با ارزش و لیاقت و قبول و پذیرش یا رد خود بوده که در نگرش فرد ظاهر میشود. عزت نفس نقش ممتازی در سلامت روانی و تعادل شخصیتی دارد. عزت نفس کم تعادل انسان را در زندگی مغشوش کرده و اثرات منفی بر کارایی یادگیری و خلاقیت انسان دارد. عزت نفس زندگی اجتماعی و ارزش ها را ایجاد، جامعه و شخص را کارا ساخته و نوعی پذیرش و قبول به شخص میدهد.
افرادی که کاملاّ نسبت به توانایی خود اطمینان دارند به موفقیت خود کمک کرده و افرادی که فکرشان مشغول مساله شکست است باعث شکست خود می شوند.رابطه بین خوداثر بخشی و عمل کرد رابطی چرخشی است. چرخه اثر بخشی – عملکرد میتواندبه صورت مارپیچ روبه بالا درراستای موفقیت ویامارپیچ روبه پایان درجهت نیل به شکست باشد. افرادی که انتظار خود اثربخشی درآن ها پایین است تمایل به داشتن موفقیت های کمتری دارند. اثربخشی پایین باشرایطی که آن را(ناباوری آموخته شده) می نامند درارتباط است. ناباوری آموخته شده به معنای اعتقاد به ناتوانی کامل است بطوری که فردهیچ کنترلی بر محیط شخصی خود ندارد .(کریتنر،1389)
خودکنترلی بیانگرمیزان مطابقت خصوصیات رفتاری خودباشرایط وموقعیت موجود می باشد.افرادی که ازویژگی خودکنترلی درسطح بالایی برخوردارند،خصوصیات رفتاریشان رادرجهت حفظ وجه عمومی مطلوب تنظیم ونعدیل می نمایندوازاین رو نسبت به ابعاد اجتماعی ومیان فردی عملکردهای متناسب با موقعیت حساس تر هستند.امابه نظر می رسد افرادی که از خودکنترلی پایین تری برخوردارن فاقد توانایی یاانگیزه جهت تنظیم خصوصیات رفتاریشان هستند.افراد ازلحاظ میزان مسئولیت پذیری درقبال رفتار وپیامدهای آن،متفاوت هستند.جولیان راتر جنبه ای ازشخصیت رامعرفی کرد وآن راکانون کنترل نام نهاد وی توسط این جنبه ازشخصیت تلاش کرد تاتفاوتهای موجود درمیزان مسئولیت پذیری افراد را توضیح دهد ونشان داد که افراد تمایل دارن علتهای اصلی رفتارشان رابه خویشتن یاعوامل محیطی نسبت دهند.این ویژگی شخصیتی به گونه ای متمایز باعث بوجود آمدن الگوهای رفتاری متفاوت می شود.(کریتنر،1389)
ازویژگی های بارزانسان ومحورحیات اوقدرت فکر واندیشه است .موفقیتها وپیشرفتهای انسان درگرواندیشه های بارز وپویا موثراو به خصوص تفکر خلاق است.محققان معتقداندهمه انسانها درکودکی ازاستعداد خلاق برخوردارند لیکن عدم وجود محیط مناسب وبی توجهی وعدم تقویت این توانایی مانع ظهورآن می گردد.برای هرجامعه ای وجود افراد خلاق اهمیت زیادی دارد.انتقال وتغییر نیاز مبرمی به راه حلهای خلاق برای مسائل حال وآینده دارد.(ملکی،1381)
سیکزنتنی هالی (1989)معتقداست که مانمی توانیم به افراد وکارهای خلاق جداازاجتماعی که درآن عمل می کنند بپردازیم زیراخلاقیت هرگز نتیجه عمل فرد به تنهایی نیست هنسی وابابیل(1989)نیز برعوامل اجتماعی ومحیطی نقش اصلی قایلند.
تفکرخلاق دارای منشهای خاصی است وبه طوروسیع محصول ذهن است وازتمایل به کاوش درمسائل جدید نشات می گیرد وازرنظر ارزش سیال وپرتحرک است وحیات آن به کاوش بستگی دارد.درتفکرخلاق تمایل به انعطاف پذیری،اختلاف وتنوع طلبی بیشتر است وهدف آن فراترازتحقیق یا کسب تجربه است.روانشناسان شناختی معتقدند که فرایند حل مسئله روشی خلاق است به ویژه هنگامی که مسئله به خوبی تعریف شده باشد بنابراین تفکر خلاق به صراحت معطوف به تجزیه وتحلیل قسمتهای مختلف یک پدیده با شکلی ازروابط تازه یاطرح واژه های منتج ازترکیب جدید است.(شعبان،1385)
درزمینه خلاقیت ونوآوری درمحیط های کاری تحقیقات کمی انجام گرفته است وهریک اززاویه ای این موضوع رامورد بررسی قرارداده اند.عزت نفس،خودکارآمدی،خودکنترلی وخلاقیت ازویژگی های بارز وتواناییهای درونی افراد می باشد که اگر درسطح بالایی قرارگیرند می توانند زمینه رشد وشکوفایی افراد باشند.باداشتن این ویژگیها اشخاص می توانند درمحیط کاری بابهره وری بالاعمل کرده وسبب رشد وتوسعه شده وفضای کاری رابه محیطی دلنشین وجذاب تبیل کنند.شخصیت وابعاد آن وزمینه سازی برای پرورش شخصیت سالم وآموزش مهارتهای تفکرخلاق ازلحاظ آموزشی واجتماعی باید بسیار مورد توجه قرارگیرد.افراد باویژگی های شخصیتی سالم وداشتن مهارت های تفکر کارآمد زمینه ساز رشد وترقی وکارآیی درجامعه ومحیط کارهستند وداشتن مشکل دراین زمینه ها،خود زمینه ئاز مسائل بسیاری می باشد.دراین پژوهش به بررسی تاثیر ابعاد شخصیتی ازلحاظ عزت نفس ،خودکنترلی وخوکارآمدی برمیزان خلاقیت دردبیران مدارس متوسطه شهر میناب پرداخته شده وتفاوتها بررسی شده ودرنهایت راهکارهایی درجهت بالا بردن ویژگی های شخصیتی مناسب ارائه می شود.
3-1.اهمیت وضرورت مسئله:
نتایج تحقیقات علوم رفتاری به طور اعم و رفتار سازمانی به طور اخص نشان می دهدکه استفاده مطلوب ازمنابع انسانی متکی به اقداماتی است که در پرتو آنها جو وفضایی در سازمان ایجاد شود تا هر یک از دبیران با رضایت کامل و احساس امنیت خاطر، حداکثر تلاش را در جهت مطلوبیت وظایف شغلی به کار برند .
در انتخاب افراد برای تصدی مشاغل، نیاز به شناخت خصوصیات شخصیتی آنها دارند .هر گاه روانشناسان هنگام مشاوره افراد برای انتخاب مشاغل، علاوه بر عملکرد تحصیلی آنان ،اطلاعاتی در مورد شخصیت آنها نیز داشته باشند ،در آن صورت راهنماییهای کار آمد تری می توانند ارائه دهند . به همین دلیل در برنامه های پژوهشی ارزشیابی شخصیت ضروری است ( اتکینسون و همکاران 1983.به نقل از گنجی ،1370)