واحد کرمانشاه
دانشکده تحصیلات تکمیلی
پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی( M.A.)
گرایش برنامه ریزی درسی
عنوان :
طراحی درسافزار ریاضی 1 وتأثیر آن بر یادگیری و یادداری مبتنی بر نظریه آندرسون دانشآموزان پسر پایه اول دبیرستانهای ناحیه یک کرمانشاه در سال تحصیلی 93-92
استاد راهنما :
دکتر سحر محمدی
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
فهرست مطالب:
چکیده 1
فصل یکم: کلیات پژوهش
1 – 1. مقدمه 3
1- 2. بیان مسئله 5
1 – 3. ضرورت انجام پژوهش 7
1 – 4. اهداف پژوهش 7
1 – 5. فرضیههای پژوهش. 8
1 – 6. تعاریف نظری و عملیاتی 8
فصل دوم: ادبیات پژوهش
2 – 1. مقدمه . 11
2 – 2. تعریف واژه ها. .11
2 – 3. طبقه بندی آندرسون. 34
2 – 4. پیشینه پژوهش . 54
فصل سوم: روششناسی پژوهش
3 – 1. روش پژوهش . 60
3 – 2. بررسی روش و ابزار پژوهش 61
3 – 3. حجم جامعه آماری. 64
3 – 4. روش نمونهگیری 64
3 – 5. ابزار گردآوری دادهها. 65
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل دادهها
4 – 1. مقدمه . 68
4 – 2. تجزیه و تحلیل استنباطی 68
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
5 – 1. مقدمه . 83
5 – 2. بحث و تفسیر یافتهها . 83
5 – 3. نتیجهگیری کلی . .84
5 – 4. پیشنهادهای پژوهش . 85
5 – 3 -1. پیشنهادها بر اساس نتایج پژوهش 86
5 – 4. محدودیت های پژوهش . .86
5-4 -1. محدودیت های دراختیار . 86
5 – 4 -2. محدودیتهای خارج از اختیار . 87
منابع و ماخذ 88
منابع فارسی 88
منابع لاتین 90
چکیده انگلیسی91
فهرست جداول:
جدول 2-1 17
جدول 2-2 54
جدول 2-3 57
جدول 2-4 58
جدول 3-1 60
جدول 4-1 68
جدول4-2 70
جدول 4-3 71
جدول 4-4 72
جدول 4-5 72
جدول 4-6 75
جدول 4-7 76
جدول 4-8 76
جدول 4-9 77
جدول 4-10. 77
جدول 4-11. 78
جدول 4-12. 78
جدول 4-13. 79
جدول 4-14. 80
فهرست شکلها
شکل 3-1. 62
شکل 3-2. 62
شکل 3-3. 63
شکل 3-4. 64
فهرست نمودارها
نمودار4-1. 69
نمودار4-2. 69
نمودار4-3. 70
نمودار4-4. 71
نمودار4-5. 72
نمودار4-6. 73
نمودار4-7. 74
نمودار4-8. 75
پیوست ها
پیوست (صفات درس افزار طراحی شده)الف
پیوست ( سؤالات پیش آزمون) ب
پیوست ( سؤالات پس آزمون) ج
چکیده
هدف کلی پژوهش حاضر طراحی درسافزار درس ریاضی(1) و تأثیر آن بر میزان یادگیری و یادداری دانشآموزان پسر سال اوّل دبیرستانهای شهرکرمانشاه میباشد. پژوهش از نوع کاربردی و با روش نیمه تجربی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر پایه اول دبیرستانهای ناحیه یک شهر کرمانشاه به تعداد 14700 نفر که به روش نمونه در دسترس شامل دو کلاس 40 نفری با انتخاب تصادفی در دو گروه شاهد و آزمایش قرار گرفتند. روش پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون میباشد. ابزار جمعآوری دادهها، طراحی سؤالات محقق ساخته بر اساس محتوی کتاب ریاضی است. در مرحله اوّل پژوهش از هر دو گروه آزمون به عمل آمد و در مرحله دوم طی 5 جلسه 5/1 ساعتی، مبحث درس به دانشآموزان گروه آزمایش با کمک درسافزار طراحی شده و ابزار آموزش داده شد. در پایان با اجرای پس آزمون از گروه آزمایش و کنترل میزان یادگیری دو گروه بر اساس طبقهبندی آندرسون بررسی شد. مقایسه میانگین نمرات پس آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل نشان داد که یادگیری بر اساس طبقهبندی دو بعدی آندرسون در بعد دانش(طبقههای امور واقعی، مفهومی و روندی) با بعد فرآیند شناختی (طبقههای یادآوردن، فهمیدن و به کار بستن) تفاوت معناداری وجود دارد. اما در بعد دانش( طبقههای امور واقعی، مفهومی و روندی) با بعد فرآیند شناختی (طبقههای تحلیل کردن، ارزیابی ) تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه کلی پژوهش نشانگر آن بود که آموزش با کمک چندرسانهای و یادگیری دو بعدی دانشآموزان، بر اساس طبقهبندی آندرسون تأثیر دارد.
مقدمه:
به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، قرن حاضر، قرن اطلاعات و قرن پیچیدگی علوم است و هدف از این نامگذاری را توسعه همه جانبه دانش و آگاهی بشری در تمام زمینهها دانستهاند. فناوری اطلاعات و تحولات در نظام آموزشی وارد شده و نظام آموزشی نیز به دلیل پیچیده بودن انسانِ دارای ابعاد مختلف روحی و ذاتی، به طور حتم پیچیدهترخواهد بود و در این روند نظام آموزشی نیز باید بتواند خود را با وضع موجود تطبیق داده و نیازهای متنوع و گوناگون این سیر و تحول را برآورده کند. این در صورتی است که محیط فراگیری و یاددهی غیر قابل پیشبینی است و برای کسب نتیجه بهتر در روند فرآیند یادگیری، توجه و اهتمام به نظریههای یادگیری جدید، رشد فزاینده دانش و فناوری و دیدگاههای جدید در علوم شناختی، مسائل و معضلات جدیدی را نمودار کرده است. در این مسیر استفاده از فناوریهای نوین در حوزه تولید محتوا و اشتراکگذاری علوم در حال رشد است و برنامهریزان آموزشی و صاحبنظران عرصه تعلیم و تربیت نمیتوانند در این بزرگراه پرشتاب، دست روی دست نهاده و خود را دخیل نکنند. بر این اساس با توجه به شرایط ایجاد شده کنونی روند یادگیری نمیتواند مانند سابق، رویه خویش را پیش برده و از گذرگاه سبکهای سنتی به مقصد خویش برسد. چرا که دانش و علم دارای ماهیتی پویاست و این پویایی نیازمند تغییر و دگرگونی مداوم است و ایجاد و خلق همیشگی(ربیع، 1383، 7).
فناوریها و چند رسانهها در روند تولید و انتقال مفاهیم از منبع به فراگیر نقش به سزایی دارند. چرا که میتوانند به صورت مستقل در چرخههای یادگیری و یاددهی نقش مؤثری ایفا کنند. در حقیقت فناوری به مثابه یک واسطه در فرآیند یادگیری عمل کرده و عنصری فعال در این زمینه خواهد بود و باعث ایجاد یادگیری معنیدار و هدفمند میشوند، همچنین باعث تغییر روشهای سنّتی و معلم محور به تدریس و یادگیری فراگیر محور میشوند. نتایج مطالعات نشان میدهد که معلمان ماهر در کاربرد فناوری اطلاعات بهتر میتوانند دانشآموزان را در یادگیری هدایت کنند(داوید[1]، 1997، به نقل از فرهادی، 1383، 142).
حل مسئله و مهارتهای سطح بالای تفکر، تفسیر و تحلیل داده، مدیریت زمان و توانایی اولویتبندی مهارتها در فضای اطلاعاتی و جامعه جهانی مبتنی بر داده توسعه مییابد و این منوط به این است که معلمان و دانشآموزان بتوانند به نحو مؤثر و اصولی از فناوری استفاده کنند.
البته نباید فراموش کرد که نقش معلّم به عنوان اولین و مؤثرترین بخش ساختار آموزش است و فناوری به عنوان یاریگر معلم حضور خواهد داشت نه جایگزین او. از این رو این معلم است که با تنوعِ بهرهگیری خود از مصالح نوین موجود، میتواند زمینه اثربخشی فناوری را به وجود آورد. در واقع فناوری نوین آموزشی، سبب سهولت در مسیر یادگیری و یاددهی فعال گردیده و یادگیری پایدار را منجر میشود نه اینکه جایگزین معلم گردد. فناوریهای نوین که به صورت ابزار به ایفای نقش میپردازند عبارتند از: نرمافزارهای تایپ و پردازش لغت[2]، شبیهسازیهای رایانهای، گرافیک( شامل صدا، تصویر متحرک چون پویانمایی و فیلم) استفاده از رایانه به عنوان فعالیّتهای فکری و معمایی هدفمند و نرمافزارها و سختافزارهای تعاملی.
(شعبانی، 1382، 9