پایان نامه ارشد رشته مدیریت :بررسی رابطه مولفه های رهبری تحول آفرین با رفتار شهروندی سازمانی
پایان نامه رشته مدیریت دولتی
گرایش : تحول
عنوان : بررسی رابطه مولفه های رهبری تحول آفرین با رفتار شهروندی سازمانی
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد نراق
پایان نامه تحصیلی جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد
رشته مدیریت دولتی-تحول
عنوان
بررسی رابطه مولفه های رهبری تحول آفرین با رفتار شهروندی سازمانی
( مورد مطالعه شهرداری منطقه 8 تهران)
استاد راهنما:
دکتر محسن شفیعی نیک آبادی
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده
تغییرات گسترده و جهانی شدن در دنیای امروز مستلزم سبک رهبری متفاوت و جدیدی است که با استفاده بهینه از منابع و دارایی های مادی و انسانی، اهداف سازمان را تحقق بخشیده و قادر به توسعه ظرفیت ها و استفاده از آن ها باشد. رهبرانی که با خلق چشم اندازهای نوین، تدوین و توسعه بینش ها و الهام بخشی، موجب تحول و نوآوری شده و با برانگیختن پیروان و ایجاد تعهد و مسئولیت پذیری و هماهنگی در آن ها، عوامل و عناصر سازمانی را به گونه ای به کار می گیرند که هم بقای سازمان راتضمین کرده و هم موجبات رشد آن ها را فراهم سازند.
رفتار شهروندی سازمانی، رفتاری فردی و داوطلبانه است که مستقیما به وسیله سیستم های رسمی پاداش در سازمان طراحی نشده است، اما با این وجود باعث ارتقای اثربخشی و کارایی عملکرد سازمانی می شود(کاهن و کول، 2004 به نقل از شیخ اسمعیلی، 1390). بنابراین و بطور مشخص هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه مولفه های رهبری تحول آفرین با رفتار شهروندی سازمانی ( مورد مطالعه شهرداری منطقه 8 تهران) است. در این تحقیق جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شهرداری منطقه 8 تهران است که تعداد آنها 730 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و در سطح 05/0 خطا و با در نظر گرفتن حجم جامعه ، حجم نمونه مشخص شد. تعداد نمونه 240 نفر برآورد شد. در تحقیق فوق روش جمع آوری اطلاعات ترکیبی از روش کتابخانه ای و میدانی بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که: همبستگی معنی داری بین رهبری تحول آفرین با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان شهرداری منطقه 8 تهران وجود دارد. مقدار همبستگی پیرسون {-.214(**)}محاسبه شده که در سطح 0.01 معنی دار است. نتیجه این آزمون قبول فرض کلی پژوهش است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که رهبری تحول آفرین مدیران همبستگی معنی داری با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان شهرداری منطقه 8 تهران دارد. ثانیا این همبستگی منفی شده است. یعنی این دو متغیر با هم رابطه منفی دارند. که دلیل آن می تواند سن کم شرکت کنندگان در تحقیق و همچنین تعداد بسیار کم شرکت کنندگان زن باشد. در رابطه با بررسی های بیشتر در این حوزه محقق پیشنهادهایی ارائه داده است.
واژگان کلیدی: مولفه های رهبری، رهبری تحول آفرین، رفتار شهروندی سازمانی
فهرست مطالب
فصل اول
1-1 مقدمه
2-1 بیان مساله
3-1 ضرورت تحقیق
4-1 اهداف اصلی
5-1 فرضیه های تحقیق
6-1 تعریف مفهومی و عملیاتی
14
15
20
22
22
23
فصل دوم
1-2 رهبری تحول آفرین
1-1-2 گذری بر رهبری
2-1-2 نظریه رفتار رهبری
3-1-2 نظریه اقتضائی
4-1-2 نظریه رهبری تحول آفرین
5-1-2 سابقه رهبری تحول آفرین
6-1-2 رهبری مراوده ای و رهبری تحولآفرین (دو رویکرد متفاوت)
7-1-2 رویکردهای رهبری تحول آفرین
1-7-1-2 نظریه رهبری تحول آفرین برنز(1978)
2-7-1-2 نظریه رهبری تحول آفرین بنیس و نانوس (1985)
3-7-1-2 نظریه رهبری تحول آفرین تی چی و دیوانا (1990)
4-7-1-2 نظریه رهبری تحول آفرین شرمرهورن
5-7-1-2 نظریه رهبری تحول آفرین باس (1999-1985)
6-7-1-2 شاخصهای رهبری چند عاملی از دیدگاه بس و آوولیو
2-2 رفتار شهروندی سازمانی
1-2-2 طبقهبندی ابعاد چندگانه رفتار شهروندی سازمانی یا OCB
2-2-2 ویژگی های کلیدی رفتار شهروندی
3-2-2 حیطه های رفتار شهروندی
4-2-2 مفاهیم مرتبط با رفتار شهروندی سازمانی
5-2-2 عواملی که شهروندی کارکنان را ارتقاء و پرورش میدهند
1- رضایت شغلی
2- رهبری تحول آفرین
3- درگیری شغلی و شغلها و مأموریتهای جذاب
4- حمایت سازمانی
5- تحقق قراردادهای روانشناختی، عدالت سازمانی و اعتماد
6 )خصوصیات و خصلتهای شخصی کارکنان
5-2-2 سیاست و اقدامات سازمانی که رفتار شهروندی را تشویق و ترغیب میکنند
1) استخدام و جذب
2) آموزش و توسعه
3)ارزیابی عملکرد و جبران پرداخت
6-2-2 سیستمهای غیر رسمی رفتار شهروندی را تشویق و ترغیب میکنند
7-2-2 عوامل کلیدی تأثیرگذار بر رفتار شهروندی سازمانی یا OCB
1) فرهنگ سازمانی
2) شخصیت و وضعیت روحی
8-2-2 تعادل رهبری و فرهنگ سازمانی
9-2-2 متغییرهای پیشبینی کننده رفتار شهروندی سازمانی
1- رضایت شغلی و تعهد سازمانی
2- رهبران سازمانی
3- ادراک انصاف یا عدالت
4- ادراک نقش
5- شخصیت
10-2-2 نظارت رهبری و رفتار شهروندی سازمانی
11-2-2 علل وعوامل شکست و ناتوانی سازمانها برای ایجاد رفتار شهروندی
12-2-2 ترتیب شاخصهای شناسایی شده در ایجاد رفتار شهروندی کارکنان
1)فداکاری
2) مشارکت (حمایتی،وظیفهای،مدنی،اجتماعی )
3) تحمل پذیری (جوانمردی)
4) توجه
5) وفاداری
6)- وظیفهشناسی
3-2 پیشینه پژوهش
4-2 نتیجه گیری
5-2 چارچوب مفهومی تحقیق
27
27
28
29
31
31
32
33
35
35
36
37
38
39
45
47
50
51
53
56
56
57
57
58
58
59
60
60
61
62
63
64
65
65
66
67
67
67
67
68
68
68
70
70
70
71
71
72
72
72
73
76
77
فصل سوم
1-3 مقدمه
2-3 روش تحقیق
3-3 جامعه آماری، نمونه آماری و روشهای نمونه گیری
4-3 روش گردآوری داده ها
5-3 روش تجزیه و تحلیل داده ها
80
81
82
83
87
فصل چهارم
1-4 مقدمه
2-4 تحلیل توصیفی متغیرهای جمعیت شناسی
جنسیت
وضعیت تاهل
سطح تحصیلات
سابقه کار
رشته تحصیلی
سن
وضعیت استخدامی
3-4 تحلیل توصیفی داده های پرسشنامه های تحقیق
الف- اطلاعات توصیفی پرسشنامه رهبری تحول آفرین
ب- اطلاعات توصیفی پرسشنامه شهروندی سازمانی
4-4 تحلیل استنباطی داده های تحقیق
90
90
90
91
92
93
94
95
97
98
98
103
112
فصل پنجم
1-5 مقدمه
2-5 تحلیل و تفسیر نتایج پژوهش
1-2-5 اطلاعات توصیفی پرسشنامه رهبری تحول آفرین
2-2-5 – تحلیل اطلاعات توصیفی پرسشنامه شهروندی سازمانی
3-5 تحلیل نتایج
4-5 پیشنهاد های پژوهشی:
5-5 محدودیتهای محقق:
127
128
129
130
134
141
142
1-1 مقدمه
تغییرات گسترده و جهانی شدن در دنیای امروز مستلزم سبک رهبری متفاوت و جدیدی است که با استفاده بهینه از منابع و دارایی های مادی و انسانی، اهداف سازمان را تحقق بخشیده و قادر به توسعه ظرفیت ها و استفاده از آن ها باشد. رهبرانی که با خلق چشم اندازهای نوین، تدوین و توسعه بینش ها و الهام بخشی موجب تحول و نوآوری شده و با برانگیختن پیروان و ایجاد تعهد و مسئولیت پذیری و هماهنگی در آن ها، عوامل و عناصر سازمانی را به گونه ای به کار می گیرند که هم بقای سازمان راتضمین کرده و هم موجبات رشد آن هارا فراهم می سازند. این رهبران توانایی عمل مؤثر در شرایط پیچیده و مخاطره آمیز را داشته و این حس را در خود و زیردستانشان به وجود می آورند که در برابر چالش ها و فرصت های احتمالی واکنش مناسب از خود بروز دهند. رهبرانی که با مسئولیت پذیری و به کارگیری قوه تخیل خود و تحقق تخیلات و ایده ها، موجبات تعهد، مشارکت داوطلبانه و تلاش فوق العاده را در زیردستان فراهم آورده و در نهایت سازمان ها را به سمت سازمان های یادگیرنده هدایت میکنند. چنین رهبرانی را رهبران تحولی می نامند(مرتضوی و همکاران به نقل از میرکمالی، 1390).
پس پیروز این میدان مدیرانی هستند که سرمایه های مذکور را به اثربخش ترین، کاراترین و بهره ورترین طُرق ممکن به کار گیرند. عمده منابع هرسازمانی متوجه منابع انسانی، مالی و فنی آن است که مسلماً سرمایه انسانی تعیین کننده سمت و سوی دیگر سرمایه هاست، زیرا نیروی انسانی است که با توانایی های خود و با برنامه ریزی، دیگر منابع را به خدمت گرفته است(یعقوبی و همکاران، 1391).
به تعبیر چین سازمان های موفق نیازمند کارکنانی هستند که بیش از وظایف معمول خود کار کرده و عملکردی فراتر از انتظارات سازمان داشته باشند و به طور داوطلبانه همکاری جمعی را در جهت تحقق اثربخشی به کار گیرند. رفتارهایی که از انتظارات رسمی نقش فراتر رفته اند، ولی برای بقای سازمان خیلی مهم و حتی ضروری هستند، به عنوان رفتارهای شهروندی سازمانی تعریف شد ه اند(شعبانی و همکاران، 1390)؛ این متغیر در چند دهه اخیر مورد توجه محققان و پژوهشگران قرار گرفته (یعقوبی و همکاران، 1391) به تعبیر پادساکوف و همکارن ( 2000 ) رفتار شهروندی عامل بسیار مهمی در اثر بخشی سازمان ها است؛ تا جائی که اثربخشی فردی و سازمانی را می توان نتیجه مستقیم چنین رفتاری دانست(شعبانی و همکاران، 1390). این تحقیق در صدد پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی بر اساس مولفه های رهبری تحول آفرین یعنی ویژگیهای آرمانی، رفتار های آرمانی، انگیزش الهام بخش، ترغیب ذهنی و ملاحظات فردی است.
2-1 بیان مساله
رهبری تحول آفرین[1]، یکی از تازه ترین رویکردهای مطرح شده نسبت به رهبری است که تحقیقات مربوط به آن در کشور انگشت شمار است. نظریه سبک رهبری تحول آفرین یکی از چارچوبهای نظری در دنیا است، که از سوی برنز[2] (1978) و بس[3] (1985) مطرح شده است. در سالهای اخیر نیز توجه زیادی به آزمودن الگوی نوین مدیریتی رهبری تحول گرا شده است. همچنین تحقیقات نشان داد بین رهبری تحول آفرین با تعهد کارکنان، سطوح پایین استرس شغلی، رضایت شغلی و رضایت از رهبر، خلاقیت، هوش عاطفی، مبادله رهبر- پیرو و رفتار شهروندی سازمانی ارتباط مثبتی وجود دارد (Bass,1985; Smit et al.,1983; Organ, 1988; Boyal & brison, 1988; Yukle, 1989; به نقل از یعقوبی و همکاران، 1391).
در ادبیات آکادمیک و حرفهای مدیریت، برای فهم تأثیر نقشهای فرا وظیفهای کارکنان بر مشارکت آنان به صورت مثبت در عملکرد سازمانها توجه قابل ملاحظهای صورت گرفته است. در میان نقشهای مختلف فرا وظیفه ای، اهمیت حیاتی رفتار شهروندی در اثربخشی سازمانی، برای مدیران عملگرا به اثبات رسیده است. «کوهن و ویگودا» اهمیت رفتار شهروندی سازمانی را در تمام شکلهای سازمانی تأکید کرده و متذکر شدهاند که رفتار شهروندی سازمانی، اثربخشی سازمانی را به طرق مختلف بهبود میبخشد. «ارتورک» نیز در اینباره معتقد است، رفتار شهروندی سازمانی به عنوان الگوی نوین رفتار کارکنان در سازمان، امروزه به عنوان رویکرد مدرن مدیریت نوین نیروی انسانی در بسیاری از سازمانها مورد استفاده قرار گرفته است. به طور کلی، رفتار شهروندی، یک نوع رفتار ارزشمند و مفید است که افراد آن را به صورتدلخواه و داوطلبانه از خود بروز میدهند. به این ترتیب، مطالعه و بررسی اینگونهرفتار افراد در سازمان بسیار مهم و ضروری به نظر میرسد(اسلامی و سیار، به نقل از اسعدی و همکاران، 1387).
با وجود علاقه فراوان به تحقیق رفتار شهروندی سازمانی، هنوز ابعاد آن به طور کامل شناخته نشده است، و صاحبنظران مختلف برای آن ابعاد مختلفی، که این مفاهیم همپوشانی زیادی وجود دارد، ارائه نموده اند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود:
رفتارهای کمکی[4]: شکل مهمی از رفتارهای شهروندی سازمانی است که عملاً مورد توجه هر فردی که در این زمینه کار کرده واقع شده است. از لحاظ مفهومی رفتارهای کمکی، به معنای کمکهای داوطلبانه نسبت به دیگران (نوع دوستی، میانجیگری و تشویق) و جلوگیری از وقوع اتفاقات و مشکلات کاری (احترام) است.
نوع دوستی: رفتارهای اختیاری از جانب کارمندان برای کمک به افرادی که درگیر مشکلات کاری هستند.
میانجیگری: میانجیگری زمانی اتفاق میافتد که تعارض باعث جنگ شخصی بین دو یا بیشتر افراد گروه شود. فرد میانجیگر برای رفع تعارضات گام بر میدارد و به آنها کمک میکند که تعارضات را به خاطر جلوگیری از آبروریزی کنار گذاشته و مسائل غیر شخصی را هم در نظر بگیرند.
تشویق: تجلیل از موفقیت های همکاران(چه کوچک و چه بزرگ) که تقویت کننده های مثبتی را برای ایجاد همکاری های مثبت به دنبال دارد، به طوری که امکان بروز این همکاری ها را در آینده فراهم میکند. خوب است که مدیران از کارهای خوب زیردستان خود تقدیر کنند، اما وقتی که یک و یا بیشتر همکاران به آن توجه میکنند تأثیر بیشتری دارد. به دلیل اینکه افراد میدانند که همکاران ارزش آنچه را که آنها انجام میدهند درک کرده و از آن تقدیر به عمل میآورند.
احترام: اورگان بیان کرده است که احترام یک شکل متمایزی از رفتار شهروندی سازمانی است به دلیل اینکه بقیه ابعاد رفتار شهروندی به کاهش و یا حل مشکلات کمک میکنند، اما احترام شامل ابعادی است که از ایجاد مشکلات، قبل از این که اتفاقی بیفتند جلوگیری میکند.
جوانمردی[5]: جوانمردی نوعی از رفتار شهروندی سازمانی است که نسبت به رفتارهای کمک کننده توجه بسیار کمتری به آن شده است. ارگان (1990) جوانمردی را به عنوان تمایل به تحمل شرایط ناراحت کننده اجتناب ناپذیر در کار بدون شکایت و ابراز ناراحتی تعریف کرد. برای مثال به اعتقاد ما، مردم خوب، مردمی هستند که هنگامی که با دیگران مشکل پیدا میکنند و کارها بر وفق مراد آنها پیش نمیرود نه تنها ناراحت نشده و شکایت نمی کنند، بلکه با نگرشی مثبت به آنها نگاه میکنند و هنگامی که دیگران به پیشنهادهای آنها توجه نمیکنند دلخور نمیشوند و علایق شخصی خود را فدای علایق گروه میکنند و در مقابل ایده های شخصی دیگران اعتراض نمیکنند.
رفتار یا فضیلت مدنی[6]: بعد دیگری که از مباحث گراهام (1991) در مورد مسئولیت پذیری ناشی میشود، رفتار مدنی در سازمان است. رفتار مدنی از علاقه یا تعهد به سازمان ناشی میشود. نظارت بر محیط به منظور شناسایی فرصت ها و تهدیدها (در نظر گرفتن تغییرات صنعت به لحاظ تأثیرات بر سازمان) حتی با هزینه های شخصی نمونه ای از این رفتارهاست. پس این رفتار منعکس کننده شناخت فرد نسبت به این موضوع است که او جزئی از یک کل بزرگتر است و همچون شهروندان مسئول در قبال جامعه، او نیز به عنوان یک عضو سازمان مسئولیت هایی را در قبال سازمان بر عهده دارد. این بعد در مطالعات ارگان(1988) به عنوان رفتار یا فضیلت مدنی و در مطالعات گراهام (1991) به عنوان مشارکت سازمانی در نظر گرفته شده است.
ابتکارات فردی[7]: بعد دیگری از رفتار شهروندی سازمانی که توسط چندین محقق مشخص گردیده، ابتکارات فردی است. این نوع از رفتار شهروندی سازمانی، رفتار فرانقشی است که ماوراء حداقل نیازمندیهای کلی مورد انتظار قرار دارد. نمونه های از چنین رفتار هایی شامل فعالیت های خلاقانه و طراحی های نوآورانه برای بهبود وظیفه شخصی و یا عملکرد سازمانی است. بورمن و موتوویدلو(1993)، انجام مشتاقانه و داوطلبانه فعالیت های وظیفه ای را به عنوان مؤلفه های این بُعد بیان کرده اند.
وفاداری سازمانی[8]: وفاداری به معنای احساس هویت و پیروی از مدیرِسازمان و سازمان به صورت کلی، و فراتر رفتن از علایق گروهی افراد میباشد. این بعد شامل جدیت در تبلیغات به نفع سازمان، حمایت از سازمان در مقابل غریبه ها، و دفاع از آن در مقابل تهدیدهای بیرونی و متعهد ماندن به سازمان حتی تحت شرایط نامطلوب است.
بعضی افراد نسبت به کارفرما احسان و خوبی نشان میدهند. حتی هنگامی که با انتقادات غریبهها و حقوق بگیران و مشتریان بالقوه آینده مواجه میشوند. از مکانی که در آن کار میکنند به گونه ای مثبت سخن میگویند. بلیک لی و مورمن (1995) نشان دادند که این نوع رفتار متمایز از سایر انواع رفتار شهروندی سازمانی است. وفاداری سازمانی در برگیرنده مفهوم طرفداری صادقانه گراهام (1989)، مفهوم اشاعه و گسترش حسن نیت و حمایت از سازمان جرج و جونز(1997) و مفهوم طرفداری، حمایت و دفاع از اهداف سازمانی بورمن و موتوویدلو (1993) است.
اطاعت سازمانی[9]: این بعد شامل پذیرش و درونی سازی قوانین، مقررات و دستور العمل های سازمان است که باعث پیروی صادقانه فرد حتی زمانی است که هیچ کس مشاهده و نظارت نمیکند. علت اینکه این بعد را جزء ابعاد رفتارهای شهروندی سازمانی آورده اند این است که اگر چه از هر کسی انتظار میرود که قوانین و مقررات و آیین نامه های سازمانی را در همه زمانها رعایت کند. اما کارمندان به راحتی این کار را انجام نمیدهند. بنابراین کارمندی که در تمامی زمانها، همه قوانین و مقرارت سازمانی را حتی هنگامی که هیچ کس او را مشاهده نمیکند رعایت میکند به عنوان یک شهروند خوب تعریف شده است.
توسعه خود[10]: شامل فعالیت های داوطلبانه کارمندان برای افزایش معلومات، مهارت ها، تواناییهای شغلی و همگام بودن با آخرین اطلاعات در زمینه رشته تخصصی خود میباشد. این بعد از رفتار شهروندی سازمانی از لحاظ مفهومی از دیگر ابعاد رفتار شهروندی سازمانی متفاوت میباشد و شامل سه بعد مشارکت اجتماعی، حمایتی و شغلی است.
– مشارکت اجتماعی: به معنای اطلاع رسانی تولیدات و خدمات سازمان و حضور فعال در بسیاری از جلسات گروههای بیرونی است که به سازمان سود میرساند.
– مشارکت حمایتی: ارائه پیشنهادهای خلاق به همکاران، تشویق مدیران برای نگه داشتن اطلاعات متناسب با دانش روز، تشویق کارمندان دیگر برای شرکت در جلسات سازمان، توصیه به همکاران برای داشتن استقلال رأی و توصیه به مدیر برای این که کارش را در سطح بالاتری انجام دهد را شامل میگردد.
– مشارکت شغلی: به معنای افزایش اطلاعات برای بهبود عملکرد، بر عهده گرفتن وظایف و مسئولیت های اضافی در کار و همکاری با دیگران برای انجام تحقیقات است(یعقوبی و همکاران، 1391).
تاثیر رهبری تحول آفرین بر رفتار مدنی، که در تحقیق حاضر مدنظر است، در مطالعات تجربی نیز تاحد زیادی مورد توجه قرار گرفته است؛ برای مثال؛ پادساکوف و همکاران، 1996؛ کونل، 2005؛ پوروانوا و همکاران، 2006 باو و همکاران، 2009؛ کیم و همکاران، 2010؛ همچنین نقوی و همکاران، 2009 ). به نقل از شعبانی و همکاران، 1391). با وجود این که تحقیقات موید اثر رهبری بر عملکرد نقشی و فرانقشی هستند، در مورد چگونگی عمل رهبری، حداقل در مسائل اصلی مانند اثر آن بر رفتار شهروندی سازمانی (پادساکوف و همکاران، 2000؛ پوروانوا و همکاران، 2006 و براولر، هالبلسن و پاول(2010 ) به خصوص اینکه رهبران تحول آفرین در، محیط واقعی چگونه عمل می کنند، آگاهی های کافی وجود ندارد. همچنین با وجود اینکه رابطه بین رهبری و رفتار شهروندی مورد تایید قرار گرفته است، متأسفانه مکانیزمی که رفتارهای رهبری از طریق آن رفتار شهروندی را متأثر می سازد، روشن نیست. بعضی از این رفتارها از قبیل رفتار حمایتی ممکن است تأثیر اولیه خود را بر رفتار شهروندی سازمانی از طریق قاعده مقابله به مثل داشته باشد. بنابراین در مورد رابطه بین رهبری تحول آفرین و رفتار شهروندی هنوز ابهامات زیادی باقی است این تحقیق در این راستا و برای رسیدن به اهدافی که در ادامه مورد اشاره قرار می گیرد در مورد کارکنان شهرداری منظقه 8 به انجام می رسد.
تعداد صفحه :158
قیمت : هفده هزار و سیصد تومان
بلافاصله پس از پرداخت لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد
و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.
پشتیبانی سایت : SERDEREHI@GMAIL.COM
در صورتی که مشکلی با پرداخت آنلاین دارید می توانید مبلغ مورد نظر برای هر فایل را کارت به کارت کرده و فایل درخواستی و اطلاعات واریز را به ایمیل ما ارسال کنید تا فایل را از طریق ایمیل دریافت کنید.
*** **** ***